از اینکه دارم بغض‌هام رو بالا میارم و هیچکس و هیچجایی به جز اینجا نیست که بیام بنویسم چه مرگمه متنفرم. 

خسته شدم از ایم روند تکراری و همیشگی. خسته شدم از اینکه سرخودمو با کتاب خوندن گرم کردم تا یادم بره همیشه شکست خوردم ، همیشه مغلوب شدم ، همیشه خواستم و نشده . خسته شدم که همیشه خودمو با حرفای چرت و پرت اروم کنم که آینده بهتره . دلم میخواد به این تکرار حال بهم زن پایان بدم . دلم میخواست یه هفت تیر داشتم تا میتونستم باهاش فکرها و حرفهای توی سرمو ساکت کنم .


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها