یکی از همکارهام یک ماه دیگه طرحش تموم میشه دیگه نمیخواد تمدید کنه . حرفشم اینه که دیگه نمیتونم شوهرمو راضی کنم که طرحمو تمدید کنم و بیام سر کار .و چرا شوهرش نمیذاره ؟ چون میخواد بچه‌دار شه . همه‌ی اینها منو به وحشت میندازه .از وقتی وارد محیط کار شدم بیشتر با این واقعیت رو به رو شدم که خانم‌ها برای رضایت شوهرهاشون چه کارهایی که نمیکنن و از چه خواسته‌هایی که نمیگذرن!و خیالبافی‌های منو راجب زندگی مشترک نیست و نابود کرده .  یبار که باهم شیفت بودیم ازش پرسیدم یعنی واقعا میخواین بعد سه سال مستقل و کارمند بودن برین خونه بمونین؟ گفت اره ! من که از تعجب چشم‌هام گرد شده بود گفتم براتون سخت نیست؟؟ گفت چرا ولی خب دیگه ! همه‌ی اینچیزها منو وحشت‌زده و غمگین میکنه ! خانم‌های مدرن با ظاهر مدرن ، پوشش مدرن ، تحصیل کرده و از نظر مالی مستقل که بازم همسر براشون بزرگترین دستاورد زندگیه! که باید قانع و راضی نگهش داری  حتی به قیمت گذشتن از هویت خودت! جدا فکر میکنم تا وقتی این افکار پوسیده تو ذهن خیلی از خانمهای ایرانیه ، هشت مارس و حقوق زن و اتاقی از آن خود ول معطلن !

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها